اثیره

متن مرتبط با «خیام به کوردی» در سایت اثیره نوشته شده است

اردي بهشت

  • هر كس مرا همانطور كه تصور ميكردهمان بودمگاهي شبيه خورشيد گرم و درخشانگاهي مانتد ماه سرد و دور گاهي مثل آب زلال و صاف گاهي شبيه دريا خروشان گاهي شبيه باد طوفاني بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اردیبهشت نزدیک است

  • محبوبماین روزها تمام می شوندزودتر از آن که فکر کنی مثل تمام روزهایی که رفته استزیبای من!این درختان شکوفه میدهندچکاوک ها آواز می خوانندجوانه ها سبز می شوند نهال ها درخت می شوندبهاری خواهد رست غم به دل قشنگ ات راه ندهمن عم تو را هم خواهم خورد., ...ادامه مطلب

  • برای دوستی که با بهار آمد با بهار رفت....بهاری بود

  • نماندی تا پنجره را به روی ماه باز کنی تو نیستی و دیگر فرقی نمیکندخانه ای باشد پنجره ای رو به آسمان باز شودتو رفته ای همه جا دیوار است وبهاری که برای ما خزان شد بعد از تو هر بهار, ...ادامه مطلب

  • آخرین چهارشنبه

  • ای کاش بهانه های دلنشینی برای نوشتن داشتم ...چقدر بد است که شعری از عطار می خوانی و حس میکنی همین دیشب سروده شده ...پایان سال است  چی بنویسم از سالی که گذشت سال پیش همین روزها انگشتم شکست وقتی اتاق عم, ...ادامه مطلب

  • يكشنبه پاييزي

  •  اگر چه دیر بماندم، امید برنگرفتممضی الزمان و قَلبی یَقولُ اِنک آتی...* * زمان گذشت و [همچنان] قلبم می‌گوید تو می‌آیی..‌.   شعر سعدي, ...ادامه مطلب

  • دیگر به هیچ آتشی نمی توان سوخت!

  • نامه به محبوبم!محبوبمتوکه نیستی پنجره ها بسته است.اصلا چراباز باشد؟درختان در خواب زمستانی خفته اند.شاخه ها بی برگ استدرخت سپیدار ساکت است نمایشی از تنهایست آسمان خاکستری استاین روزها زمستانی است , ...ادامه مطلب

  • آخر چگونه عشق را نهان مي كنند به گور

  • روی استخوان های تن م اسم هایی هست گفتن ش مثل یادگاری نوشتن است زیر استخوان جمجمه ام اسمی است نباید گفته شود گوش شنوایی نیست استخوان هایم ترک برداشته است . صدای آمدنم را شنیده ای ؟ صدای رفتنم را ؟ گفتن, ...ادامه مطلب

  • عشق به ادبيات

  • عشق باعث شد سبك بشم و بالا برم . من هر روز صدايت مي زنم ماه   نسيم  دريا  درخت  برنمي گردي  هيچ كدام نام تو نيست  مي ايستي محكم  همان دورها  و  لبخند مي زني من عكس مي گيرم از ازماه ازنسيم دريا درخت از تو! در همين نزديك ها + نوشته شده در  یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۶ساعت   توسط اثیره  |  , ...ادامه مطلب

  • بغض وقتی میرسد شاعر نباشی بهتر است !

  • نوشته های این وبلاگ ارزش هنری و ادبی ندارد برداشت از نوشته جایز نیست قاب خالی !جایی بعضی ها را هیچ کس پر نمی کند دوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمای کاش بفهمی خط خطی هایم مجوزار ارشاد گرفت گفتم تا بدانی لب و دهان تبلیغ برای خمیر دندان یا دندانپزشک م نیستسالها گفتند دندانهایت زشت است ...من این دندانها را دوست دارم, ...ادامه مطلب

  • دلتنگ میشم به عکست نگاه می کنم .

  • نوشته های این وبلاگ ارزش هنری و ادبی ندارد برداشت از نوشته جایز نیست قاب خالی !جایی بعضی ها را هیچ کس پر نمی کند دوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمای کاش بفهمی خط خطی هایم مجوزار ارشاد گرفت گفتم تا بدانی لب و دهان تبلیغ برای خمیر دندان یا دندانپزشک م نیستسالها گفتند دندانهایت زشت است ...من این دندانها را دوست دارم,دلتنگ ...ادامه مطلب

  • تابلويي كه رو به اتمام است

  • بزرگترين  شاعر جهان زني ست  كه با سي و دو حرف  سكوت اش را خراب نكرد و شاعري كه نقطه چين گذاشت و من اين روزها بوم را  روي سه پايه مي گذارم و خودم را نقش ميزنم تو را به رنگ عشق .تو را براي قاب نمي خواهم تا به دل ديوار بسپارمً تا دلخوشي باشي  بگويم و بنويسم  مرد هنرمندي را باز به تكرار نقش زده ام  .نه!تو را آزاد و رها مي خواهم تو هر ثانيه مرا شكل مي دهي در متن روز  در سكوت پشت اين پنجره در رعشه,تابلويي,اتمام ...ادامه مطلب

  • به می عمارت دل کن که در این جهان خراب برسرآن است که از خاک ما بسازد خشت (حضرت حافظ)

  • مهم نیست چقدرخسته ای به خودت برس ! مهم نیست که چقدر بدی دیدی تو...به عشق ورزیدن و مهربون بودن ادامه بده ! مهم نیست که چقدر سرت شلوعه ،وعده غذاییتو سروقت بخور ! مهم نیست که چقدر حسته ای ،قبل از خواب یک ربع کتاب بخوان مهم نیست اوضاعت خوب نیست امید را از دست نده تلاش کن بخندی مهم نیست که چقدر زندگی سخته ، تو سخت تر باش ! یاشار میگه مهم ترین عضو بدن قلبه نه چشم نه دندون مهم ترین عضو زانوست باید دستت را بذاری روی زانو هات تا دوباره بلند بشی و ادامه بدهی ...میدانم اوضاع اینطوری نمی ماند لحظه هایی داشتم  سخت تر از این تا لب مرگ رفتم و برگشته ام .نترسیدم. چرا حالا ؟ + نوشته شده در  یکشنبه هشتم مرداد,عمارت,این,جهان,خراب,برسرآن,است,خاک,بسازد,خشت,حضرت,حافظ ...ادامه مطلب

  • اللهم لک الحمدُ حمد الشاکرین لک علی مصابهم

  •   خدا را شکر صدایش را شنیده ام .تصویرش را دیده ام . خدا را شکر ...سه روز است که با هم حرف نزده ایم . ما همیشه سر چیزهای جزیی دعوایمان شده قبلا ها فکر می کردم سو تفاهم ساده است با گفتگو درست میشه همینطور هم بود اما بعد ها فهمیدیم  ریشه در تربیت ،فرهنگ، نگاه ما به یک موضوع متفاوت است. این بار چیز مهم , ...ادامه مطلب

  • پنجشنبه بود شمعی روشن کردم در وبلاگم تا نامت زنده بماند .

  •  از سفر شمال برگشتم .اهالی روستا بعد از برداشت محصول به ییلاق میروند در این فصل روستا خلوت تر از همیشه است . و فصل گرم سال را به ییلاق پناه می برند. من هم به روستا میروم . آدم وقتی دردش زیاد می شودد از خودش هم فرار می کند. می دانم وقتی آدم خسته می شود میرود.  فرشته مرگ شبیه برادری یا شبیه فرزندی خود, ...ادامه مطلب

  • سه روز پیش چهارصد نهنگ با هم به ساحل گریختند

  • سه روز پیش چهارصد نهنگ با هم به ساحل گریختند سوی مرگ هیچ کسی تعجب نکرد . امید در سال‌های جوانی نمی‌گذاشت جانِ خودم را بگیرم مثل آدم‌هایی که در تابلویِ نقاشی‌ام کلیشه‌ای وسط جاده‌ با چمدان‌هاشان ایستاده‌اند و شک ندارند جاده را تا آخر تا آن‌جا که خورشیدش در حال غروب است ادامه می‌دهند نمی‌توانستیم ادامه ندهیم. نرگس  البته حوصله‌ی منتظر شدن نداشت. برای همین رفت و الهه هم تعدادی قرص خورد در اتافش را بست و رفت . هیچ نامه ای هم نذاشت . الهه اون روزها سال دوم رشته فلسفه بود گفتند قاطی کرد. داشتم فکر می‌کردم اگر امید نبود بیشتر از این‌ها تلفات می‌دادیم. بیشتر از چهار دانشجو در همون سال که دانشجو بودم . ..ای کاش  آمارهای نسل‌کشی را جابه‌جا کنیم. نشد دیگر. به بزرگیِ خودشان ببخشند. البته مامورِ سرشماری مُرده‌هایی را که راه می‌روند در سیاهه‌ی موات نمی‌آورد. در ثانی امیدِ واهی هم بد چیزی نیست. پای آدم را در جاده‌یِ واهی به مقصدِ خورشیدِ واهی قرص می‌کند... ذر ساحل مردان و زنان زیادی قدم میزنند و زنی دیوانه به فکر چاپ کتابش و نمایشگاه نقاشی قلم میزند و به سن و سالش نگاه نمی کند هم سن های او نوه هایشان, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها