اول عشق بود .

ساخت وبلاگ
نوشته های این وبلاگ ارزش کپی ندارد . ارزش ادبی هم ندارد.نوشته های یک روانپریش است .لطفا عبور کنید .

خیابان ولی عصر (پهلوی ) مستقیم دقیقا نرسیده به میدان گمرک خیابان امیریه /منیریه خیابان فرهنگ بعدها شد کوچه فرهنگ ی خونه دو طبقه ای قدیمی بود  پلاک 518با دری چوبی آبی رنگ در رو که باز می کردی اول ورودی یک راه رو مستطیلی وصل میشد به راهروی مربعی بزرگ  بعدسمت راست  آشپزخانه و دو اتاق بود اتاق نشیمن با پنجره هایی رو به حیاط .انتهای راهرو دو تا پله میخورد به ی حیاط بزرگ با درخت خرمالو و درخت  امین الدوله وسط  حیاط حوض بزرگ و مستطیلی  حوضی به رنگ آبی با کاشی های آبی رنگ چند تا ماهی گلی توش بازی می کردند . پدر دور تا دور حوض را بوته های گل سرح صورتی زرد کاشته بود حیاطی که برای من اندازه دنیا بزرگ بود .بیشتر آدم های محل اصیل بودند . اما از خیابان گمرک می ترسیدم همه مردانش خلافکار بودند. دزد . معتاد . الکلی . بد مست . مال خر . بزه کار .زندانی . قاچاقچی  . زنان روسپی .پسران بد.من و بچه های دیگه اجازه نداشتیم  تنهایی از کنار اونها عبور کنبم. دختر کو چکی بودم اولین بار زنی فاحشه ای را  با موهای سرخ آتشین با سایه نقره ای کفش های پاشنه بلند دیدم. رژلب قرمزی به لبهاش زده بود لباسهایش معمولی بود معمولی معمولی ...هر وقت چشمانم را می بندم زنی بیست و پنج ساله با موهای قرمز آتشین با ناخن های بلندو لاک زده اش و عطری و نگاهی که بعد از این همه سال آزارم میدهد....

9:35

قبل از رفتن به آتلیه نقاشی ودیعه نوشتم .

اثیره...
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : اول عشق تو لن بود نمیدانستم,عشق اول بودم زن دوم شدم,اول عشق تو لن بود,عشق اول اندی کی بود, نویسنده : asirea بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 22:09