اثیره

ساخت وبلاگ
مهر ماهبهاری دیگرروزهای عجیبی است دلم میخواهد ساعتها در باشگاه انقلاب قدم بزنم پشت پنجره به خیابان نگاه کنم مدتهاست چیزی نمی نویسم وقتی به چیزی فکر نکنی چیزی برای نوشتن نداری .در حجم بی انتهای تنهایی می خواهم تنهاتر باشم درها را ببندم با خیال راحت بنشینم دلم میخواهد سرم را راحت روی بالش بگذارم ترس از هیچ نداشته باشم کابوس دردها و رنج ها و مرگ ها دلم میخواهد خودم را در آغوش بگیرم آغوشی که دروغین نیست خاين نیست اثیره...ادامه مطلب
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 12:32

امروزه خانه ها تجملی شده است و آشپزخانه ها لوکس و بزرگ اما کمتر کسی در این آشپزخانه ها غذا می پزد.بوی قهوه تازه یا چای تازه دم زده از آشپزخانه بلند نمشود.در آپارتمان حضور گرم زندگی هر صبح از پنجره خانه وارد میشود در خانه های تجملی سالن پذیرایی هابزرگتر است اما قلب خانه در آشپزخانه است نمیدانم چرا نسبت به سالن کوچکتر ساخته میشود .هر شب برای شام دور هم جمع می شویم و با هم غذا میخوریم و حرف میزنیم صبح های روز تعطیل دور میز گرد از جنس چوب گردو صبحانه میخوریم ( این میز را سفارشی ساختند).من از اون دسته آدم هایی هستم که باید غذا را تازه به تازه تهیه کنم مثلا روز قبل سبزی آش را از سبزی فروشی محل تهیه کنم. سبزی هاا را با دقت تمیز کنم و بشورم و خورد کنم کشک را از لبنیات یزدی محل میخرم ...نخود و لوبیا ها را چندساعت قبل خیس می کنیمآب به دمای جوش آمده را به پیاز و نعنا داغ و سیر داغ با نمک و ادویه همراه سبزهای خورد شده می ریزم و میگذارم تا سبزی آرام بپزد بعد نخود و لوبیاهای پخته شده و آب حبوبات را به سبزی اضافه میکنم رشته آش را در آخر اضافه میکنم چند قل که بزند آش آماده است اما تزیین زیبای آش مهمتر است .سیر داغ ،نعنا داغ ،پیاز داغ ،زعفران خوش رنگ و کشکمدیر ساختمان زن مزاحمی است وقت و بی وقت.ز نگ میزند و تذکر میدهد نمی دانم چرا از من خوشش نمیاید شاید چون روز اول اسباب کشی بهش گفته ام :" نوکیسه ها در این محل ساکنن"۰۰ همین محل سعادت آباد را می گویم ان روز دوستم میگفت:" ساکنین اولیه سعادت اباد بچه های شهر ری بودند"۰ بصورتش نگاه کردم و گفتم بعد از انقلاب زمین شهری به خانواده های پرجمعیت کارگران شهرداری ،زمین ها را ب قیمت بسیار ناچیز واگذار کرد.اون خانواده ها بعدها به نو کیسه ها فروختند ،"چون اثیره...ادامه مطلب
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 17:27

هر كس مرا همانطور كه تصور ميكرد

همان بودم

گاهي شبيه خورشيد گرم و درخشان

گاهي مانتد ماه سرد و دور

گاهي مثل آب زلال و صاف

گاهي شبيه دريا خروشان

گاهي شبيه باد طوفاني

اثیره...
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:36

به من گفتی به عکس پروفایلت که نگاه می کنم غمگین می شوم. چهره ات چرا این همه غمگین است چرا لبخند نداری؟می دانی آخر من غمگینم و نمی دانم چه نیروی مرا از این گرداب و این حجم. اندوه می رهاند .آن خنده های بلند و از ته ذل و آن شوخی های مدام ،آن لبخند همیشگی و دیدن فیلم و رفتن به نمایشگاه کتاب یا یورش به نمایشگاه نقاشی شنیدن داستان صوتی یکی پس از دیگری و مهم تر از ننوشتن مدام بگذار به حساب حال و روزگار ویرانم.زندگی چالش. بسیار دارد کسی که روبه روی تو ایستاده از ظرافت زنانه فقط یک نام پر طمطمراق. برایش مانده اثیره...ادامه مطلب
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 30 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:36

می توانی بروی بی آنکه به گل های توی حیاط فکر کنی بی آنکه در را محکم پشت سرت ببندی اما محبوبم یک کاسه آب روی خاک جمع می شود اما خیالم نه اثیره...
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:36

چه کار خوبی کردی به دنیا اومدی .من هم از تو نقش زدم ..چه خوب که هستی ..بهترین آروزهایم دلی آرام ، شادی بسیار سفرهای فراوان برای توست آدم‌های مثل تو !گر به دنیا نیایند، آرزوهای زیادی روی زمین زندگی نمی‌شوند. .تولدت مبارک

اثیره...
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 77 تاريخ : جمعه 4 آذر 1401 ساعت: 20:05

چه کار خوبی کردی به دنیا اومدی .من هم از تو نقش زدم ..چه خوب که هستی ..بهترین آروزهایم دلی آرام ، شادی بسیار سفرهای فراوان برای توست آدم‌های مثل تو !گر به دنیا نیایند، آرزوهای زیادی روی زمین زندگی نمی‌شوند. .تولدت مبارک

اثیره...
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 26 مرداد 1401 ساعت: 10:33

بهً دشواري روزهايي فكر ميكنم مي خواست خردم كند و نتوانست بيماريها كروناي لعنتي … تعدادي ماسك  را همسرم از داروخانه گرفت و بعد الكل  وارد خانه شد بعداز هر خريد لباسهايمان را در تراس زير نور خورشيد ميگذاشتيم  دستهايمان را با الكل مي شستيم بعد يكي يكي از اقوام دور شروع شد مرگ و مير از كرونا بعد اقوام نزديك و بعد همسايه ها  همگي  درگير كرونا شديم ترس از مرگ همه  وحودم را گرفت همه  اين روزها  نگران پدر بودم كهولت سن و شروع الزايمر او … بغض م بالا مي زند در دهانم همانجاميماند اشك  در چشمانم مي سوزاند  در دلم اندوه رسوب مي كند اشك شور آوار مي شود از چشمانم امان م  را مي برد… اثیره...ادامه مطلب
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 88 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 15:39

نقاشی و نویسندگی یک فردیت و انزوا به هنرمند در آن رشته می دهد که آن. را دوست دارم .نقاشی و موسیقی برایم در روزگاری که در آن زندگی  می کنم خیلی کامل هستند. مهمترین دغدغه این روزهایم جستجوی آرامش است.دلم می خواهد به یک جای دور بروم و تنها باشم. احتیاج به سکوت و سکون دارم.دلم می خواهد به دل طبیعت به کوه و جنگل و بیابان بروم تا نشانه های قدرت و عظمت خداوند ببینم بلکه حالم بهتر بشود.دوست دارم بروم در سکوت گریه کنم . صدای ضربان قلبم را بشنوم و در آیینه به خودم نگاه کنم. مرگ پدر و مادر بسیار سخت است تجربه مرگ مادر را دارم اما مرگ برادرم تنها برادرم بسیار سخت تر بود ...میگرن ها و سردردهای عصبیم برگشته زیاد گریه نمی کنم بغض بزرگی را با خودم همراه دارم... اثیره...ادامه مطلب
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 109 تاريخ : شنبه 31 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:12

امروز در عکست دقت کردم و فهمیدم با شانه هایت گریه را آغاز کردی . صورتم را چرخاندم تا خجالت زده نشویی اما تو که اینجا نبودی؟در معاشرت با آدمها بارها صورتم را چرخانده ام. تا غم را در چشمانم  نبینند این بارهم همینطور ...در عکس زنی است. نشسته بر روی مبل نیمه استیل به رنگ . کرم طلایی تجملی انگار از سفری. دور میایید رفیقی «خون چکان»زنی که نتوانسته با قسمتی از زندگیش کنار بیایید طی حادثه ای روح و روانش را گم کرده در عکس به چشمان زن نگاه می کنم هراس و اندوهی پنهان در پشت چشمها و کلماتش دارد . من از نگاهش. در عکس. میفهمم و دقت کردم و فهمیدم او هر روز با شانه هایش گریه کرده است .  اثیره...ادامه مطلب
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asirea بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:01