اثیره

متن مرتبط با «كند» در سایت اثیره نوشته شده است

ميخواست خردمان كند

  • بهً دشواري روزهايي فكر ميكنم مي خواست خردم كند و نتوانست بيماريها كروناي لعنتي … تعدادي ماسك  را همسرم از داروخانه گرفت و بعد الكل  وارد خانه شد بعداز هر خريد لباسهايمان را در تراس زير نور خورشيد ميگذاشتيم  دستهايمان را با الكل مي شستيم بعد يكي يكي از اقوام دور شروع شد مرگ و مير از كرونا بعد اقوام نزديك و بعد همسايه ها  همگي  درگير كرونا شديم ترس از مرگ همه  وحودم را گرفت همه  اين روزها  نگران پدر بودم كهولت سن و شروع الزايمر او … بغض م بالا مي زند در دهانم همانجاميماند اشك  در چشمانم مي سوزاند  در دلم اندوه رسوب مي كند اشك شور آوار مي شود از چشمانم امان م  را مي برد… بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها