می توانی بروی بی آنکه به گل های توی حیاط فکر کنی بی آنکه در را محکم پشت سرت ببندی اما محبوبم یک کاسه آب روی خاک جمع می شود اما خیالم نه, ...ادامه مطلب
چه کار خوبی کردی به دنیا اومدی .من هم از تو نقش زدم ..چه خوب که هستی ..بهترین آروزهایم دلی آرام ، شادی بسیار سفرهای فراوان برای توست آدمهای مثل تو !گر به دنیا نیایند، آرزوهای زیادی روی زمین زندگی نمیشوند. .تولدت مبارک بخوانید, ...ادامه مطلب
سلام زندگي خوب است گرم است پرشور و دلنشين است حتي مرگ هم گرم است وقتي كه جور ديگر نگاه كنيم وقتي از همه پنجره ها نگاه تو باشد بيا, ...ادامه مطلب
نماندی تا پنجره را به روی ماه باز کنی تو نیستی و دیگر فرقی نمیکندخانه ای باشد پنجره ای رو به آسمان باز شودتو رفته ای همه جا دیوار است وبهاری که برای ما خزان شد بعد از تو هر بهار, ...ادامه مطلب
گفته بود:من بدون تو نمی تونم باشم!.تاریخ و زمان و ساعت ی را که نوشته بود را هم داشتسندمکتوبواقعیبرای جمع آوری کتاب دومش مشعول بود گاهی هم به نوشته های دوست سر می زد .نوشته هایی که آرشیو شدند...هر وقت دلش تنگ می شد نوشته ها را مرور می کرد که دوست از خودش نوشته بود... , ...ادامه مطلب
حالا كه تو با بهار رفته ايگنجشكان روي درختان سپيداربه انتطار باران را مي خوانندشكوه باران يعنيرفتن تو سفر رود به درياست پنجشنبه رودسر , ...ادامه مطلب
چگونه برای چشم هایت شعر بخوانمچگونه سیمای خسته ات را تاب بیاورمباید دست هایت را بگیرمبرایت از سکوت ماه بگویماز جلگه های دست نخوردهو آهوانی که هیچ گاهمعنای ترس را تجربه نکردندنمی توانم ماه رادست آسمان رها کنم , ...ادامه مطلب
نامه به محبوبم!محبوبمتوکه نیستی پنجره ها بسته است.اصلا چراباز باشد؟درختان در خواب زمستانی خفته اند.شاخه ها بی برگ استدرخت سپیدار ساکت است نمایشی از تنهایست آسمان خاکستری استاین روزها زمستانی است , ...ادامه مطلب
دلتنگی در من پرسه می زند . ماه من تاریک است درختان هم در زمستان کز می کنند آسمان هم تاریک است مردی که در خیابان ساز می زند غمگین است. از وقتی شادی رفته است شهر تاریک است., ...ادامه مطلب
زن ارمنی "ابرو "وقتی مو چین را میگذشت زیر ابروم و با دست دیگرش پشت پلک را گرفته بود جای موچین تیر می کشید درست همان جا و چشمام را قلقلک میومد پر از اشک میشد صداش رو شنیدم که گفت مبارک باشه نگفتم ممنو, ...ادامه مطلب
آدم ها با نقاشی ام عکس یادگاری می گیرند. گاهی پرتره از آنها می کشم من با امضای زیر تابلو به خانه ها میروم.اونها نمی دانند من با نقاشی میرقصم با خطوط بی اهمیت مشکی وسط صحفه ای سفیدمن با نقاشی تحمل می کنم با نقاشی زندگی می کنم و برایش زیر لب می خوانممردم شهر نظر باز و تو در جلوه گریعشق در پیله ی پروانه به رقص آمده استامروز پشت کفش های سفید بخت م را قهوه ای یک دست زدم بعد روی آن یک کیک تولد کشیدمفردا تولد جان جانان است., ...ادامه مطلب
اگر هی از پیِ چیزهایی بدوی که میخواهیشان، از دستت فرار میکنند، هی تو میدوی و هی آنها، هی تو میدوی هی آنها، آنقدر که یکجا بلأخره کم میآوری، میبُری، دست میکشی ازشان، دیگر برایت مهم نیستند، آنوقت است که یکییکی پیدایشان میشود، از نفس که افتادی میآیند، فضولیشان گُل میکند که چرا از پیشان نمیروی دیگر، نزدیکت میشوند، آنقدر نزدیک که توی مشتت باشند، , ...ادامه مطلب
نوشته های این وبلاگ ارزش هنری و ادبی ندارد برداشت از نوشته جایز نیست قاب خالی !جایی بعضی ها را هیچ کس پر نمی کند دوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمای کاش بفهمی خط خطی هایم مجوزار ارشاد گرفت گفتم تا بدانی لب و دهان تبلیغ برای خمیر دندان یا دندانپزشک م نیستسالها گفتند دندانهایت زشت است ...من این دندانها را دوست دارم, ...ادامه مطلب
مادرم این روزها خیلی در اندیشه توام .در اندیشه دستهای نیک و نیکوکارت که با عشقی بزرگ برای دخترهایت در روز عاشورا قیمه پلو می پختی تا بچه هایت قیمه پلوی نذری دوست داشتند . اون سالها شروع به پختن قیمه پلو کردی بعد مقدارش زیاد و زیاد شد دوستانت به کمکت میامدند از شب قبل همه کارها را می کردی به نیت دخترانت که همیشه چشم به راه غذای هییت بودند و هییتی نبودند... مامان دیشب کارناوال به اصطلاح عزا,مزارش ...ادامه مطلب
نوشته های این وبلاگ ارزش هنری و ادبی ندارد برداشت از نوشته جایز نیست قاب خالی !جایی بعضی ها را هیچ کس پر نمی کند دوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمدوستت دارم بفهمای کاش بفهمی خط خطی هایم مجوزار ارشاد گرفت گفتم تا بدانی لب و دهان تبلیغ برای خمیر دندان یا دندانپزشک م نیستسالها گفتند دندانهایت زشت است ...من این دندانها را دوست دارم,دلتنگ ...ادامه مطلب