مهره

ساخت وبلاگ

به بازار پرده فروشان در خیابان مولوی رفته بودیم . با خواهری که تازه ار فرنگ امده است . وارد معازه پرده فروشی شدیم خسته از دیدن راسته بازار پرده فر وشان خیابان مولوی .مرد گفت: منتظرتان بودم .گفتم منتظر ما ؟مرد رو به پارچه های زیبای پشت سرش کرد و چند طاقه به ما نشان داد به او گفتم خواهرم خرید ار پرده است نه من .کلی با خواهرم حرف زد از کجا آمده به کجا میرود چند سال در آلمان است  وخواهرم مثل روزهای گذشته در حال دلبری بود یا تایید خودش یا کودک درونش به هر حال وقت خرید پارچه پرده رسیده بود از بین پارچه ها بالاخره زیبا ترین را انتخاب کرد .مرد از من خواست تا به گردن بندش نگاه کنم . دگمه بالای پیراهنش را باز کرد و گردن بند چرمش را بیرون آورد . و از درون چرم مهره های صدفی کوچیکی را به من نشان داد . گداشت کف دستم .

به مهره ها نگاه کردم  مثل دندان سفید مثل پولک ماهی مثل صدف گفتم اینها چیست ؟

گفت : مال شماست

 گفتم مهره ؟ ؟

گفت: دلم میخواد اینها را به شما بدهم . وقتی وارد معازه شدید تصمیم را گرفته بودم . خواهرم دو صدف کوچیک زا از کف دستم برداشت  و به آنها نگاه کرد و گفت خاصیتش چست  ؟ خوب بدهید به من ؟!

مرد گفت : نه مال این خانم است .

خواهرم گفت آقا من از شما می خرم . مرد گفت نه . من باید به صاحبش می دادم .مال این خانم است .

مهره را در ظرفی سرکه  گذاشت و به من نشان دا دیکی از مهره ها نربود و دیگری  ماده ...مهره ها کمتر از کسر ثانیه بطررف هم آمدند. گفت : هدیه باارزشی است . از هند آمده ...گفتم » نمی خواهم .

مرد گفت این ها مال شماست .

خواهرم گفت لطفا برایم بگید خاصیت مهره  در چیست .مرد داشت برای خواهرم توضیح میداد  که مهر ه ها  در ظرف مسی  پر از سرکه به هم رسیدند و چسبیدند.

اثیره...
ما را در سایت اثیره دنبال می کنید

برچسب : مهره مار,مهره,مهره مار چیست, نویسنده : asirea بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 4 آذر 1395 ساعت: 14:44