اثیره

متن مرتبط با «سقوط یک فرشته» در سایت اثیره نوشته شده است

اردیبهشت نزدیک است

  • محبوبماین روزها تمام می شوندزودتر از آن که فکر کنی مثل تمام روزهایی که رفته استزیبای من!این درختان شکوفه میدهندچکاوک ها آواز می خوانندجوانه ها سبز می شوند نهال ها درخت می شوندبهاری خواهد رست غم به دل قشنگ ات راه ندهمن عم تو را هم خواهم خورد., ...ادامه مطلب

  • تصوریک نقاش

  • میتوانست تصور هر چیزی بودن را ممکن کرد میتوان یک دکتر بود. میتوان یک مهندس یا یک شاعر یا یک زنی عشوگر و طناز بود. اما میخواست خود تصور باشد تصویری ازهر چیزی که میتوان بود تصویر زندگانیه رنجوری که نامش "نقاشی" گذاشتند + نوشته شده در  چهارشنبه یکم شهریور ۱۳۹۶ساعت   توسط اثیره  |  ,تصوریک ...ادامه مطلب

  • بماند برای وارثان وبلاگ نویس یک

  • در حال و هوای تهران وبلاگ نویسی دیگر این حرف ها پیش پا افتاده شده است . همه ماجرا از وبلاگ شروع شد.زندگی ست دیگر .اندیشه هایتان را برای خودتان نگه دارید داستانهای عاشقانه یتان را برای خودتان . زنی پشت پنجره نشسته بود و ارام می نوشت در حال و هوای آن روزها گروهی هم در حال وبلاگ نویسی کهنه کارهای داستا, ...ادامه مطلب

  • هذیان می نویسم وقتی /یک روزنه بسته می شود

  • شرایط دق مرگی یک اثیره  چشمهایم را ببندم و یک قبر اجاره کنم . به همه بگویم من مرده ام ... دستهایم را از قبر اجاره ای بیرون بیاورم تا علف های هرز را نوازش کنم  سنگ قبرم باخط زیبا  نوشته شود... کسی که این جا خوابیده اثیره است. گل و گلاب یادتان نرود راستش من هر روز میمرم اما توی قبر اجاره ای نمیروم هر روز صبحانه می خورم توی ماشین پشت چراغ قرمز کتاب شعری را ورق میزنم تازه توی شب ها پر رو ترم به وبلاگ های همسایه سر میزنم .  وقتی همه خوابند من هم خواب می بینم پرنده شده ام...اما توی هیچ قبری جا نمیشم . تازه بعد از این همه روز خودم را لاغر کرده ام گوشت هایم اندازه استخوا, ...ادامه مطلب

  • دل نوشته های یک دیوانه !

  • برای مردن همیشه آماده ام من باید کمی بدوم و تا می توانم دیوانه باشم که من هستم. من دیشب خراب بودم و کلی گریه کردم ای کاش می شد گریه ام را برای بروزه اندوه و بی حسی در این وبلاگ بگذارم...همیشه پر از انرژی نیستم .مثل این سه روزی که گذشت!!!!!!!!!!!! گفت : دلم برای تابلوم تنگ شده .سکوت کردم گفت باید عاشق کسی یا چیزی شد که بتوان لمسش کرد سکوت کردم گفت باید به آغوشش کشید سکوت کردم گفت باید مثل تو بود و میگرن داشت و میگرن را روی بوم کشید گریه کردم! قرارمان بر بی قراری بود  ؟,دلنوشته های یک دیوانه,دلنوشته هاي يك ديوانه,دل نوشته های روزانه یک دیوانه,دلنوشته های یک دیوانه اهل بیت ...ادامه مطلب

  • در سرزمین من یک ذهن و یک قلب زنده مانده

  • تو رفته ای ... چشم های به راه مانده ای من ...مدام به پنجره های بسته /نگاه می کند /و هر روز دلتنگ تر است,در سرزمین من هرچه را نمیفهمند,درسرزمین من چندی است,در سرزمین من,در سرزمین من هیچ کوچه ای,در مورد سرزمین من ایران,در سرزمین کوچک من نادر ابراهیمی ...ادامه مطلب

  • سقوط

  • هر بار ازش می پرسم کی میایی ؟ می گوید  مگر اتفاقی افتاده ! از کدام پله بیفتم  تا قبول کنی اتفاقی برایم افتاده    ,سقوط حر,سقوط,سقوط هواپیما,سقوط الاندلس,سقوط بغداد,سقوط بهشت,سقوط یک فرشته,سقوط حر الحلقة الاولى,سقوط آزاد,سقوط هواپیما در ایران ...ادامه مطلب

  • خیابان یکم دریان نو

  • سوار دوچرخه شده ام دست هایم فرمان دوچرخه را چسبیده اند باد به صورتم می خورد . پا روی رکاب میزدم .خاک به چشمم می رود. ذو طرف کوچه ردیفی از درختان چنار است و برگ های زرد نارنجی قرمز سبزروی زمین ریخته .دوستم نسرین سوار دوچرخه است. نسرین و افسانه و سوسن سلام می کنند به انها نگاه می کنم و لبخند می زنم .موهای خرمایی بلندم را از پشت سر بسته ام شلوار جین پیراهنی چهارخانه کفش های کتانی چینی سفید رنگ پوشیدم . آن روزها حجاب اجباری نشده بود نوجوان بودم و در حال بلوغ. مادرم همیشه نگران است .زیر پیراهن دگمه دارم و شلوارم کتابی گذاشتم کتاب درسی نیست باید بخوانم. مادرم نب,خیابان یکم دریان نو,خيابان يكم دريان نو,نقشه ستارخان خیابان یکم دریان نو,نقشه تهران خیابان یکم دریان نو ...ادامه مطلب

  • اتاق تاریک

  • آدم ها تمام نمی شوند ... آدمها نیمه  شب با همه آنچه در پس ذهن تو برایت باقی گذاشته اند به تو هحوم می آورند .,اتاق تاریک,در یک اتاق تاریک 3کلاه,تعبیر خواب اتاق تاریک ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها