اثیره

متن مرتبط با «این» در سایت اثیره نوشته شده است

شب ها ضیافتی است این جا

  • دوستی و گریستن در ضیافت بوم هاست .و کارگاهی در دل خانه ات که در آن رنگها میرقصند و شب ها نقاشی هایت از روی بوم بیرون می ریزند همدیگر  را می بوسند دوستی در تابلوهایم شکل زنی است با لباس خواب قرمز با موهای شرابی .زنی که می گرید گاه پنجه می کشد روی پارچه های بوم دوستی در اینجا شکل گربه ایست مهربان رقصنده ای  روی لبه نازک زوارش و پایین نیافتادن از لبه بوم که رفاقت نام دارد. + نوشته شده در  شنبه یکم مهر ۱۳۹۶ساعت   توسط اثیره  |  ,ضیافتی ...ادامه مطلب

  • به می عمارت دل کن که در این جهان خراب برسرآن است که از خاک ما بسازد خشت (حضرت حافظ)

  • مهم نیست چقدرخسته ای به خودت برس ! مهم نیست که چقدر بدی دیدی تو...به عشق ورزیدن و مهربون بودن ادامه بده ! مهم نیست که چقدر سرت شلوعه ،وعده غذاییتو سروقت بخور ! مهم نیست که چقدر حسته ای ،قبل از خواب یک ربع کتاب بخوان مهم نیست اوضاعت خوب نیست امید را از دست نده تلاش کن بخندی مهم نیست که چقدر زندگی سخته ، تو سخت تر باش ! یاشار میگه مهم ترین عضو بدن قلبه نه چشم نه دندون مهم ترین عضو زانوست باید دستت را بذاری روی زانو هات تا دوباره بلند بشی و ادامه بدهی ...میدانم اوضاع اینطوری نمی ماند لحظه هایی داشتم  سخت تر از این تا لب مرگ رفتم و برگشته ام .نترسیدم. چرا حالا ؟ + نوشته شده در  یکشنبه هشتم مرداد,عمارت,این,جهان,خراب,برسرآن,است,خاک,بسازد,خشت,حضرت,حافظ ...ادامه مطلب

  • میان این همه صنم گره خورده است بی چاره

  • سر فصل/تو نخواهی آمد/میدانم/ اما به هر صدای پای میپرم/طرح می زنم پای ورق های کاهی /مردی با باران آمد + نوشته شده در  شنبه ششم خرداد ۱۳۹۶ساعت   توسط اثیره  |  , ...ادامه مطلب

  • من از این تن گریزانم

  • ,من از این شهر میرم,من از این دنیا چی میخوام,من از این زندگی سیرم,من از اینکه گریه کردی ...ادامه مطلب

  • هذیان نوشتم. نوشته های این وبلاگ اثر هنری ارزش ادبي نداره اجازه ندارید کپی کنید ...

  • مادر دو سیگار برای جفتمان روشن کرد و گفت بشینید روی فرش ها به جهنم که کثیف شود مادر اگر میدانست تو شاعری فانوسی برایت روشن می کرد تا از پشت پنجره های بسته برایمان شعری بخوانی...من به اندازه چهل سال گریه کردم در این چند سال برای اتفاقاتی که همه باورهایم را بهم زد. به مادرم گفتم پاییز را دوست دارم که با مهر آعاز میشود لبخند زد گفت اما پاییز با شاعران مهربان نیست راست میگفت .میدانم دوباره بلند می شوم بلندی میشوی  خدا بزرگتر از دردهای ماست..., ...ادامه مطلب

  • ای کاش به جای این همه کلمات فقط نوشته بودم . دوستت دارم!

  • "حرف نزنم ! دیوانه ای دلشاد هستم، از نظر دیگران پر از غلط و اشتباه، از دید خودم اما راضی و رها. به یک پذیرش رسیده ام باور کرده ام که من کامل نیستم، هیچوقت هم قرار نیست ... این را زمانی به خودم گفتم که . ولی بعدش، حرف که می زدم غریبه بودم به نگاه مردم . اما حالا بعضی می بینم دارم از شنیدن صدای خودم لذت می برم و اینجاها آن افسوس بزرگ می آید سراغم که  کاش هرچیزی را، هر اتفاقی، هر آدمی را در زمان خودش درک می کردم، به اندازه وسعم در آن زمان و تا تهش می رفتم و اینقدر نمی ترسیدم از این ناکامل بودن و اینقدر خودم خراب نمی کردم همه چیز را قبل از موعد که مبادا .... چرا این , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها