اثیره

متن مرتبط با «تذکره الاولیا گفت مظلوم کیست» در سایت اثیره نوشته شده است

تذکره الاولیا

  • آب چشم خویشتن نگاهدار تا در اندرون تو دریایی شود چندانکه که دل را بجویی باز نیابی       ,تذکره الاولیا,تذکره الاولیا pdf,تذکره الاولیا عطار,تذکره الاولیا صوتی,تذکره الاولیا دانلود,تذکره الاولیا مظلوم کیست,تذکره الاولیا دانلود pdf,تذکره الاولیا اندروید,تذکره الاولیا به زبان ساده,تذکره الاولیا گفت مظلوم کیست ...ادامه مطلب

  • نمی دانم از کیست .(قطره های باران )

  • من و سیگاری روشن سینه ای پر از درد من و نبودن خیال برزخی مرگ نام  برزخی من و کمبود این احساس با دوپیک شراب ناب من و طبیعت و ذات زنی تنها من و نقاشی های زنگ روغن و امضای پای تابلوهام من و نبودنت و کلمه ای ا   ی   کا    ش من !دانای بی شعور می دانم تو نیستی بر نمی گردی اما روی کاغذهای کاهی طراحی م نوشتم برزخی تابوها را شکست و برگشت,نمی دانم از زندگی چه میخواهم,نمیدانم از دلتنگی عاشقترم,نمی دانم پس از مرگم,نمي دانم پس ازمرگم چه خواهدشد,نمیدانم پس ازمرگم چه,نمیدانم پس ازمرگم چه خواهد شد,نمي دانم پس از مرگم,نمیدانم نهان از من,شعر نمی دانم پس از مرگم ...ادامه مطلب

  • مرد بارانی (نمیدانم از کیست )

  • یازده ساله بودم دلم عروسکی میخواست با موهای قهوه ای پشت ویترین بود موهایش را دو تا خرگوشی بسته بود همش اندازه کف دستم بود مردی که بارانی به تن داشت آن را برایم خرید مرد بارانی را به جای تو گرفتم  من  حسادت می کنم برای این است که روی تمام عابران می باری حتی از لایه یقه ی آنها سُر می خوردی روی گردن موها و سینه ها و بازوها رانها حتی به چشم خود می بینم دست کسی را گرفته ای و چکه می کنی از تن پاره پاره ی چتری, ...ادامه مطلب

  • نمی دانم از کیست

  • من متولد یک روز اردی بهشت هستم من متولد شدم  با رنگ های گرم با بوسه های داغ بهاری رگبارهای زودگذر اصلا روزی بدنیا اومدم که چشمانم دروغ نگویند چشمانت دروغ نگویند از پشت عینک ها به هم نگاه نکنیم ما همه متولد همه ایم "باران به تاریخ من متولد شد و/آسمان پشت پنجره هرروز پایین تر می آید"    ,می دانم که نمی دانم از کیست,نمی دانم کیستم,جمله می دانم که نمی دانم از کیست ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها